پرورش جراتمندی در افراد منفعل

شخص منفعل کیست؟ فرد منفعل چه شخصیتی دارد؟ چه عواملی باعث شده شخص؛ منفعل شود؟ چرا شخص منفعل جراتمند نیست؟ چرا قدرت تصمیم گیری در امور زندگی خود ندارد؟ این سوالات و بسیاری سوالات دیگر را از مراجعینم می شنوم و در این وبلاگ قصد دارم شما را با شخص منفعل و اینکه چطور می توان به جرات ورزی او کمک کرد آشنا کنم.

معمولا کودکانی که فرزند وسط خانواده هستند کمتر مورد توجه قرار می گیرند خصوصا در خانواده های پر جمعیت فرزندانی هستند به نام کودکان گمشده ؛ بی توجهی؛ کم محلی؛ و نادیده گرفته شدن از طرف خانواده باعث خود کم بینی ؛ احساس حقارت و عدم عزت نفس وعدم جرات ورزی در کودک می شود و در طول دوره زندگی؛ حتی در بزرگسالی؛ از انجام و دست زدن به کارهای بزرگ ترس و واهمه دارد و همیشه منتظر می ماند دیگران برایش تصمیم بگیرند. در روابط به شدت تاثیر پذیر است . قدرت تشخیص و انتخاب ندارد . قدرت تصمیم گیری اش ضعیف می باشد. فرد منفعل قادر به بیان نظر و احساسات خود نیست چرا که نظر خود را بی ارزش می پندارد. فرد منفعل با وجود داشتن مهارت بالا سالها برای دیگران کار میکند و قدرت استقلال در کار و ایستادن روی پای خود را ندارد چرا که ترس از شکست دارد و فکر اینکه به تنهایی کار بزرگی انجام دهد او را مضطرب و درمانده می کند.

شخص منفعل قدرت نه گفتن ندارد چرا که می ترسد دیگران ناراحت شوند ؛ دیگران را مهم تر از خود می پندارد و احساسات خود را نادیده می گیرد . فرد منفعل سازگار منفی می باشد سالها شغلی را دوست ندارد ولی نمیتواند آن شغل را رها کند چرا که این فرد خودش را دوست ندارد و ارزشی برای خود قایل نیست و اصلا جرات چنین تصمیمی را ندارد.

فرد منفعل احساسات سرکوب شده زیادی دارد و نیاز او به راحتی برآورده نمی شود و اکثر اوقات تحت فشار روانی است. بیشتر وقتها انرژی روانی خود را صرف پرهیز از اضطراب می کند.

اینها کسانی هستند که بیش از حد از خود مایه میگذارند ؛ خودشان را در روابط فدا میکنند ؛ خودخوری میکنند و عصبی می شوند.

احساسات فرد منفعل : ناکامی؛ وسواس؛ اضطراب؛ عدم عزت نفس؛ آزردگی؛ ناتوانی و عدم قدرت تصمیم گیری می باشد.

این شخص در ظاهر فردی موافق و سازگار به نظر می آید ولی مشکل او نداشتن جرات و شهامت است. در بیشتر موقعیت ها ی زندگی از حق خود می گذرد و دیگران به راحتی حقوق او را پایمال می کنند ؛ جالب اینجاست که در بیشتر مواقع این شخص از اینکه از حق خود می گذرد رضایتمندی نشان می دهد ولی به ترسی که پشت این قضیه دارد اشاره نمی کند.

منفعل ها همیشه در نقش بچه خوب خانواده هستند و مدام با از خود گذشتگی سعی دارند از نقش فرزند خوب دور نشوند . مدام ضربه هایی از دیگران و نزدیکان می خورند و مورد سوءاستفاده قرار می گیرند و از اینکه دیگران حقوقی مانند ارث؛ موقعیت شغلی وموقعیت ازدواجشان را پایمال میکنند اعتراضی ندارند و این آزارها کم کم تبدیل به خشمی پنهان می شوند.

شخص منفعل در سنین ۳۵ تا ۴۰ و گاهی بیشتر دچار فشار روانی شده و به مشاور نیاز پیدا می کند. تا اینجا تا حدودی شخصیت منفعل را شناختیم و این موضوع هم اشاره شود که تعداد این افراد در جامعه بسیارند.برای کمک به شخص منفعل باید ابتدا جراتمندی را به به او آموخت و نکته ای لازم به گفتن است که هر شخصی تجربیات کودکی متفاوت دارد و با توجه به تجربیات و خاطرات تلخ او در کودکی و بزرگسالی راهکارهای مناسب را دریافت می کند.

ایجاد جراتمندی در شخص منفعل :

شخص منفعل در ابتدا باید نه گفتن را تمرین کند و بدون داشتن احساس گناه به راحتی در برابر خواسته دیگران نه بگوید ؛ دیگرانی که سالها از وجود او سوءاستفاده کرده و بهره کشی کرده اند.فرد منفعل باید برای خودش ارزش قایل شده و به زندگی خودش بپردازد و نگران از دست دادن دیگران نشود بعضی از مراجعین از اینکه دیگران از نه شنیدن ناراحت شوند و آنها را ترک کنند واهمه دارند غافل از اینکه وقتی دیگران ببینند شما برای خود ارزش قایل هستید برای آنها جایگاه بالاتری پیدا می کنید ؛ در پشت این نه گفتن ها کم کم قدرت و اقتدار را حس خواهید کرد. این مرحله فقط با تمرین زیاد به دست می آید باید شخصی همراه و مشاور در کنار شما هدایتگرتان در این مسیر باشد.

رابطه نه گفتن با زبان بدن:

اگر هنگام نه گفتن به خواست دیگران فرم ایستادن ؛ فرم نگاه کردن و لحن بیان مناسب نباشد؛ ترس ؛ شک وضعف خود را به طرف مقابل القاء میکنیم و در نه گفتن شکست خواهیم خورد . بنابراین مراقب صلابت ؛ تن صدا وراست قامتی خودمان هستیم . شخص مقابل نه تنها در کلام ما بلکه از ظاهر ما نیز باید پی به اقتدار ما ببرد.

توجه به این مسیله مهم است که این مراحل باید تماما بدون داشتن حس گناه انجام شود گرچه در ابتدا احساس گناه وجود دارد ولی تمرین و ممارست این حس را برطرف میکند .

مرحله بعدی جرات ورزی مقابله به انتقاد است:

همه افراد در برابر انتقاد آسیب پذیر هستند . معمولا با رو به رو شدن با انتقاد به یکی از این سه روش عمل میکنیم:

۱- از انتقادی که ناعادلانه باشد ناراحت و آن را به دل می گیریم.

۲- در برابر واکنشی پرخاشگرانه بروز می دهیم.

۳-با رفتاری منفعلانه و چاپلوسانه از انتقاد فرار می کنیم.

باید ببینیم آیا فرد انتقاد کننده سعی می کند در ما حس گناه و احساس حقارت به وجود آورد یا واقعا در پی انتقادی سازنده است!

در موقعیتی که مورد انتقاد قرار گرفته ایم آنچه بسیار مهم است نحوه پاسخگویی ما می باشد آیا با این موقعیت می توانیم ارتباط برقرار کنیم یا نه؟ عکس العمل ما چیست؟

در جلسات مشاوره نحوه پاسخگویی در هر موقعیت را آموزش می دهیم.

آیا با حقوق خود آشنا هستیم ؟

باید آگاه باشیم صرف نظر از جنسیت ؛ نژاد؛ سن؛ معلولیت و ناتوانی ؛ در هر موقعیت و جامعه ای به صورت برابر و یکسان با ما رفتار شود. به عنوان یک انسان مستعد با احترام با ما رفتار شود. در مورد چگونگی سپری کردن اوقاتمان خودمان تصمیم بگیریم. حرف هایمان شنیده شود و ما را جدی بگیرند . عقاید و نظرات خودمان را داشته باشیم. بدون احساس گناه <نه> بگوییم. نیازهایمان را بیان کنیم. قدرت بیان احساساتمان را داشته باشیم. اولویتهای شخصی مان را مشخص کنیم. بدون حس خودخواهی به نفع خودمان  <بله> بگوییم. نظرمان را تغییر دهیم. هر از گاهی شکست بخوریم.جرات گفتن این جمله را داشته باشیم : < من متوجه نمی شوم > . باورهایمان را بیان کنیم. به ارزشهای خود وفا دار باشیم . زمانی را برای تصمیم گیری صرف کنیم. حریم شخصی داشته باشیم. مسیولیت اشتباههای خود را بر عهده بگیریم . اینکه درگیر مشکلات دیگران بشویم به اختیار خودمان باشد. فضا و زمانی برای تنهایی خود فراهم کنیم. وابسته به تایید دیگران نباشیم. خودم باشم ؛ نه آن فردی که دیگران از ما انتظار دارند. از حق خود دفاع کنیم. مسیولیت اشتباهات دیگران را نپذیریم. برای خودمان و نیازهایمان ارزش قایل باشیم. زمانی برای تفریح و شادی خود تعیین کنیم. 

بخشی از راهکار های جرات مند شدن در این وبلاگ بیان شد .

برای داشتن زندگی بدون اضطراب و رسیدن به حقوق خود و رشد و تعالی در کارها و روابط شخصی با ما تماس بگیرید تا در کنار هم ریشه این مشکلات را شناسایی کنیم و تغییر اساسی در سبک زندگیمان به وجود آوریم.

لازم به ذکر می باشد که هر تغییری درد دارد و این تغییرات مستلزم این است که از دایره راحتی (کامفورت زون) خارج شویم ؛ کمی خود را به خطر بزنیم و اقدامی شجاعانه داشته باشیم. در ابتدای این مسیر احساس مطبوعی نخواهیم نداشت چرا که رها شدن از عادات گذشته دردناک و زمان بر می باشد؛ در کنار یک مشاور؛ شخصیتی تازه تر و زنگی جدید برای خود بسازیم.

منتظر تماس شما عزیزان هستیم.

نویسنده: پروانه محمد قلی پور

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *